23 مهر 1399
#به_قلم_خودم #تولیدی #به_قلم_دراندیشه_پرواز «گل که بلبل نمی شود» روزی گلی از زمین سر برآورد. روئید و روئید . غنچه شد و شکفت. زیبا و خوش رو خوشرنگ و خوش بو بلبل ها به عشق گل ها نغمه خوانی میکردند. گل تازه شکفته هوس پرواز به سرش زد. دلش میخواست مثل بلبل… بیشتر »
نظر دهید »
29 شهریور 1399
ميگفت با خدا يه معامله اي كرد كه مزد حيا و عفت پيشگي اش را اين قرار بده كه عشق مخلوقش رو از دلش بگيره و عشق خودش و امام زمان رو به جاش تو دلش قرار بده گفت همان هم شد…و لطف خدا شامل حالش شد و سير صعودي عجيبي در معنويتش پيدا كرد… گفت بعضي وقت… بیشتر »
21 شهریور 1399
خیلی بده شش دانگ حواسمون جمع کنیم زندگی دنیامون به فنا نره ولی حتی یک دانگ حواسمون جمع نکنیم که آخرتمون به فنا نره چقدر بده واسه آبادی زندگی این دنیا همه جوره تلاش کنیم ولی آخرتمون رو آباد که نکنیم هیچ خراب هم بکنیم….. والعصر،ان الانسان لفی… بیشتر »
17 شهریور 1399
صحبت از آدم خوبا و آدم بدا و ماجرای کربلا شد قیافه ی ننر و ناراحت گرفت به خودش و با زبون بچگی گفت :«کاش میشد از بچگی بریم جنگ »و لبش آویزون کرد گفتم اتفاقا از بچگی باید رفت جنگ با تعجب و بااشتیاق بهم زل زد ادامه دادم ما از کوچیکی باید یه جورایی با… بیشتر »
07 شهریور 1399
سالهاست آرزو دارم حافظ قرآن شوم اما بي اراده و كم رغبت بودم كم توفيق و فراموشكار بودم ترسم از موفق نشدن و سختي حفظ قرآن مي چربيد بر علاقه و اراده ام بیشتر »
06 شهریور 1399
صبح دخترم آمد وگلايه كرد كه مامان خيلي وقته ما را پارك نبرده اي… و ما ميخواهيم برويم پارك…. بيا بريم پارك…يالا بريم پارك ….بلا بريم پارك زنگ زدم از باباشون اجازه بگيرم پدرشون گفت حالا نه,عصر ببرشون يك ع________ه كشدار گفتند و… بیشتر »
13 خرداد 1399
ممكنه زندگي مشترك تحقق روياها و مطابق ميل و انتظار ما نباشه ممكنه يه وقتايي سخت و از حيطه ي تحمل ما خارج باشه ممكنه هر چه بسازيم نتوانيم از پس آبادي ويرانه هايش برآييم غير ممكن تحمل زندگي بدون عشق و علاقه ي همسرانه است. زندگي هر طور كه باشه…نبايد… بیشتر »
03 خرداد 1399
از دارفنا رو به بقا ميرويم از خداييم وسوي خداميرويم نكندروي سياه و بار گناه آوريم نكند دير به جهان دگر ايمان آوريم 1 بايد قبل از سفر نسبت به مقصد شناخت كافي داشت و شرايط خاصش را در نظر گرفت و مجهز به راه افتاد….و با رعايت اصول و مراقبت… بیشتر »