07 اسفند 1395
سوز گریه های بلندش مرا هم به گریه می اندازد
آهای آقای خوبی
دختر4 ساله ام گاهی دلش برایتان تنگ می شود و بلند بلند گریه سر میدهد و سراغتان را میگیرد
امام زمان کجایی؟؟ چرا نمی یای خونمون؟؟چرا امام زمان نمی یاد پیشمون.دلم براش تنگ شده………
و با سوز گریه های بلندش مرا هم به گریه می اندازد.
ندیده عاشقت شده است. نمی دانم چگونه شاید وصف خوبی هایت را شنیده شاید طعم نوازشت را چشیده
نمیدانم هرچه هست خیر بزرگی است ……الحمدلله
دیروز دلم میخواست می شد همه جا را دنبالت بگردیم… ولی امروز عقلم گفت گم نشده ای که …. ما گم شده ایم و از نظر ما پنهانی .ما غایبیم وگم گشته ایم.کاش راه را پیدا کنیم و در راهی که آنجایی قدم بگذاریم
خدا کند که بیاییم