احساس كن شهد شيرين محبت را
هر کاری که فكرش را بكني از این وروجک هاي نيم
وجبي ساخته است.از در و دیوار بالا رفتن و بدو بدو
کردن روی پشت بام خانه ها گرفته تا با بنزین و
کبریت تمام آسفالت جلوی خانه را سیاه کردن و از
کمد و ویترین بالا رفتن و پایین پریدن و خنده و
شادی کردن و از آرام و قرار گرفتن بویی نبردن.
گویی دلشان به رحم نمی آید یا اصلا نگرانی یک
مادر را نمیفهمند.
آمد از کنارم رد بشه با شیطنت گفت: دارم میرم از
بالای کمد بپرم به جای حرص و جوش خوردن و غر
زدن محکم گرفتمش تو بغلم و گفتم وایسا ببینم
مگه مامان دوست نداری؟ اصلا چند روزه نیومدی
بغلم یادت رفته مامان چقدر دوست داری.
احساساتش گل کرد و یادش اومد مامانش را
دوست داره و دوست نداره حرصش بده و به خیر و
خوشی ازتصمیمش منصرف شد.
آن مهربان تر از مادر هميشه و هر لحظه نسبت به
ما لطف و محبت دارد ولي ما انسانها فراموشكاريم
يا قدر ناشناس نميدانم فقط ميدانم ظلوم و جهوليم
وگرنه هرگز خداي به اين مهرباني را كه جز خير و
صلاح و رستگاري براي ما نمي خواهد نافرماني نمي كرديم.
بايد شهد شيرين محبت خدا را با تمام وجود احساس كنيم
تا بتوانيم نفس سركش را مهار كنيم.
____________________
پ.ن:
محبت کردن به بچه ها مثل آب و غذا براشون حیاتیه. اگه حس کردیم بچه ها نسبت به ما بی عاطفه شدند مي توانيم با در آغوش کشیدن و زبان لين آنها عواطف و حس خوب بودن را در آنها زنده و تقویت کنیم و از بي قراري و لجبازي هايشان بكاهيم.